امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

امیرمحمد امیر قلب بابا و مامان

مهارت های جدید امیرمحمد

1393/6/24 19:21
نویسنده : مامان الهه
901 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شیرین زبون! سلام وروجک! سلام امیرمحمد گلم. محبتمحبت

حدود بیست روز تا تولد دوسالگیت مونده. پیشرفتت تو خیلی از حرکات و گفتارت مشخصه! روز به روز دستور زبانت کامل‌تر می شه و با شیرین زبونی‌هات دل از ما می‌بری.

بازم می‌خوام بعضی از کارها و حرفات رو واست بنویسم تا فردا که بزرگ شدی بخونی و به خوشمزگی‌های خودت بخندی!

  1. کلا یکی از سرگرمی های مورد علاقه ات باز کردن کیف و درآوردن تک تک وسایل داخلشه. حدود یک ماه پیش تو مراسم پاتختی خاله رقیه و عمو حامد، زیاد حال و حوصله نداشتی و نق نق می کردی. مامان الهه هم دیگه خسته شده بود. منم واسه اینکه دوتاتون را آروم کنم کلا کیفم را گذاشته بودم جلوی تو تا با خیال راحت هر کاری میخوای بکنی.  حتی کیف پولم را باز می‌کردی و بعد از بیرون آوردن همه کارت‌های داخلش، سعی می‌کردی خودت دوباره بذاریشون سرجاش. به محض این‌که همه‌اش درست می‌شد دوباره روز از نو روزی از نو! هرباز هم زیپش را میبستم می‌گفتی: "درش باز کن". خلاصه همه‌ی کارت‌های بانکی و شناساییم وسط سالن ریخته بود! حاضر بودم کارت‌هام گم بشه ولی تو خوشحال باشی و خودت و مامانت را اذیت نکنی!

     

  2. البته این سری که اومده بودی خونمون دیدم ای وای!!!! دیگه خودت یاد گرفتی زیپ کیف را هم باز کنی! دیگه راست راستی باید کیف‌ها را بذاریم جایی که اصلا دست تو بهش نرسه. وگرنه معلوم نیست بعدش کجا باید دنبال وسایل داخلش بگردیم.

     

  3. مامان الهه واست جورچین لباس خریده. یکی یکی لباس ها را بلند می‌کنی و می‌پرسی: "این چیه؟" دوباره: "این چیه؟" تا جواب همه‌اش را هم نگیری کوتاه نمیای. بعضی وقتا هم خودت جواب میدی و میگی: "لباس عزیزی" یا مثلا "شلوار داداشی"

     

  4. اسم همه‌مون را بلدی و جواب میدی:
  • اسمت چیه؟ -امیرجیگر
  • فامیلت چیه؟ -گلستان
  • اسم مامانت چیه؟ -مامان الهه
  • اسم بابات چیه؟ -بابا ابراهیم
  • اسم مامان جونت چیه؟ -مامان جون فریبا
  • اسم باباجونت چیه؟ -بابا جون!!!!!
  • اسم خاله‌ات چیه؟ -خاله فرشته
  • اسم داییت چیه؟ دایی هادی
  • اسم عمه ات چیه؟ عمه مریم
  • اسم عموت چیه؟ عمو ناصر (بعضی وقت‌هام با کمی تاخیر عمو مهدی، کلا عمو منصور هم که حساب نیست)

5. کاربرد صفت را داری یاد میگیری؛ مثلا می گی؛ "درخته... درختِ بزرگه"


6. جمله سازیت هم که حرف نداره: "پرنده است... پرنده پرواز می‌کنه"


7. خیلی وقت ها خودت گوشی تلفن را برمی‌داری و می‌گی: سلام... خوبی؟ کجایی؟ بیا خونمون!


8. امان از این که نخوای با کسی حرف بزنی، زور که نیست؛ مثلا اون روز میخواستم تلفنی باهات حرف بزنم اما تو حاضر نبودی بازیت را نصفه رها کنی. از دور صدات میومد: "خاله فرشته حرف نمیزنه!" یعنی که نمیخوام الان با خاله حرف بزنم! یا دیشب مامان الهه زنگ زده که امیرمحمد می‌خواد با باباجون حرف بزنه. به‌جاش من گوشی را برداشتم و قربون صدقه‌ات میرم، ولی تو حتی سلام هم نکردی و میگی: "باباجون حرف بزنه"!!!!!!!! گریه


9. جدیدا هم دوباره شروع کردی به تکرار حرفهای بقیه. 

میگم: سلام عزیزم.

تو هم میگی: سلام عزیزم.

حالت خوبه؟ -حالت خوبه؟

مامان الهه چیکار میکنه؟ -مامان الهه چیکار می کنه؟

امیر درست جواب بده! - امیر درست جواب بده! عصبانی

طوطی! -طوطی!

بعد هم هرهر میزنی زیر خنده!!!!خندونک

پسندها (1)

نظرات (6)

الهه مامان امير محمد
24 شهریور 93 19:40
سلام خاله. امروز دقيقا امير محمد يك سال و 11 ماه و 11 روز داره. ممنون بابت ياداوريهاي قشنگي كه گذاشتي. مخصوصا اخريش كه با خوندنش و ياداوريي قيافه اش تو اون حالت كلي خنديدم.
مامان اهورا (نرگس)
31 شهریور 93 11:25
ماشالله به این پسر باهوش...شیرین زبونه خاله ست دیگه!!!!!!
مامان مریم
14 مهر 93 16:23
سلام عزیزم الهی قربونش برم
مامان پرهام
16 مهر 93 19:09
امیر محمد جان تولدت مبارک ان شاالله سالیان سال زندگی سراسر شادی و سلامتی داشته باشی پسر گل
مامان مریم
16 مهر 93 19:16
هر کودک ، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر ، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است . روز کودک به امیرمحمدجون تبریک میگم
cafearoos.com
19 مهر 93 10:48
ماشالا...