امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

امیرمحمد امیر قلب بابا و مامان

یک ظهر پاییزی

1392/7/18 19:08
نویسنده : مامان الهه
249 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم

 امروز ظهر بعد از اینکه نهارمون اماده شد تصمیم گرفتیم نهارمون را برداریم و بریم پارک. بنابراین اماده شدیم و سه تایی رفتیم بوستان رفیع.  تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازیاونجا اول منو بابایی نهار خوردیم در حالی که تمام مدت شما وسط سفره نشسته بودی و میخواستی با قاشق بزنی تو بشقاب ما و بشقاب خودت را هم قبول نداشتی. در هر صورت هر جور بود ما نهارمون را خوردیم و بعد رفتیم طرف زمین بازی و شما را سوار تاب و سرسره کردیم. پسرم واسه بار اول سوار سرسره شدی و در ظاهر زیاد خوشت نیومد . بعد با اون کفشهای قرمز و جغجغه ای که مامان جون دیروز برات خریده یه خورده راه رفتی. قربون اون پاهای کوچولوت برم .  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

اینم چند تا عکس از شما تو پارک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سپیده مامان امیرمهدی
19 مهر 92 13:04
آفرین پسر گل که مامان باباش میره پارک و اذیتشون نمیکنه.ایشالا همیشه خوش باشی جوجو


مرسی خاله سپیده. امیر مهدی عزیز را یه ماچ گنده بکن.
لیلا مامان هانیه
20 مهر 92 10:22
ماشاالله به این گل پسرمون که راه میره
انشاالله قدم های بزرگ توی زندگیت برداری خاله


ممنون خاله لیلا. مرسی که به وبلاگم سرزدی.