امیر محمدامیر محمد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

امیرمحمد امیر قلب بابا و مامان

17 ماهگيت مبارك

1392/12/13 15:45
نویسنده : مامان الهه
914 بازدید
اشتراک گذاری

17 ماهگيت مبارك عشقمقلب

امير محمدم

تاج سرم

روزها چقدر زود ميگذره. دو سال بيش مثل چنين روزهايي ما تازه از وجود شما تو شكم ماماني با خبر شده بوديم ولي حالا ماشالله واسه خودت مردي شدي.

"ماشاءلله لاحول و لا قوة الا بالله"

 قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ قلبماچ

خوب اول چند تا از كلمه هايي را كه ميگي بنويسم:

با با : بابا

ما ما : مامان

با با جي: بابا جون

شَ  شَ :‌‌ شلغم

بابون: بارون

بادبادي: بادكنك

دايِ يِ : دايره

جيجه:‌ جوجه

دادا:‌ داداش

شيدات: شِيدا

تي تا: تيك تاك‌(‌اشاره به ساعت)

 اب بازي: حموم رفتن

بالا: بغلم كنيد

چيراغ: چراغ

تا تا: تاب تاب

آهي : ماهي

پده :‌ پرده

.

.

.

اينم چند تا عكس از شيطنت هاي شما وروجكم:

 

امير محمد و بابا ابراهيم در جاده كازرون به شيراز

امير و برف

امير محمد در تولد ثمن( ميخواستي اين چراغها را در بياري!!!!!)

امير محمد در تولد ثمن

در حال بهم ريختن شكلاتها

در حال نقشه كشيدن براي حمله به كيك( درست بعد از اين عكس با دست رفتي تو كيك!)

امير محمد موتور سوار

امير محمد ذوق زده از بازي با تفنگ

و متعجب از صدا و نور تفنگ!!!!!!!

اينجا هم رفتي از تو حمام تشت را اوردي و سعي ميكني بشيني توش تا اب بازي كني وسط اتاق!!!!!

و اينم يه بوس واسه مامان كه چيزي بهت نگه !!!!!!!!!!!!!!!

فداي اين بوس كردنت گل خوشگلم

پسرم چند روز گذشته درگير بيرون اومدن دندونهاي اسياييت بودي و خيلي اذيت شدي اول كه بي اشتها شدي و بعد هم سه روز تب كردي . الان خدا را شكر تبت قطع شده ولي هنوز بي اشتها هستي. انشالله دندونهات زودتر در بياد راحت شي ماماني.

 


 پسرم آرزویم این است:
نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

صفورا مامان سورنا
16 اسفند 92 0:18
هفده ماهگيت مبارك شازده كوچولوي ناز و مهربون اميرمحمد ناز و گل ، واست بهترين ها رو دركنار مامان و باباي مهربونت ارزو دارم
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله صفوراي عزيز
لیلا مامان حانیه
17 اسفند 92 16:08
قُلبون این پسل شیلین زبون عکساتم خیلی قشنگه خاله بخصوص اونی که داری نقشه میکشی که به کیک حمله کنی
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله ليلاي مهربون .
خاله فرشته
18 اسفند 92 16:27
وای آره. چه زود گذشت! دوسال پیش تو یه روزی مثل همین روزا من و مامان الهه رفتیم پیش خانم دکتر و جواب مثبت آزمایش را بهش نشون دادیم.
مامان الهه
پاسخ
چه زود گذشت خاله فرشته............
مهدیه مامان پرهام
19 اسفند 92 9:07
من فدای اون حرف زدن خوشگلت بشم خاله جون چه عکس های خوشگلی گرفتی دست مامان گلت درد نکن
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله مهديه مهربون.
سپیده مامان امیرمهدی..
22 اسفند 92 13:30
17 ماهگیت مبارک امیرمحمد جون ایشالا مامان دومادت کنه عکساتم فوق العاده بود.خوشبحال مامان که واسش بوس میفرستی
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله سبيده مهربون. اينم بوس از طرف امير محمد واسه شما
مامان امیرمحمد
28 اسفند 92 13:08
از خداوند منان برای شما و خانواده محترمتان در این سال جدید روزی حضرت مریم،تقوی حسین،قلب خدیجه،عفت فاطمه،جمال یوسف،حکمت لقمان و ملک سلیمان و عاقبت بخیری را آرزومندم،پسرنازت روببوس
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله. انشالله شما هم سال خوبی داشته باشید.
شقایق.مامان حباب
13 فروردین 93 11:30
دل را از پیله ی قهرش بیرون خواهم کشید واژه ها را از خواب فراموشی بیدار خواهم کرد دسته گلی از یاس و باران برایت خواهم چید نقش لبخندرا بر چهره ی زیبایت خواهم پاشید تا برایت پیام شادباشی بنویسم عزیزم سال جدید رو بهتون تبریک میگم... انشالا سالی پر از برکت و شادی و سلامتی پیش روی شما باشه
مامان الهه
پاسخ
ممنون خاله شقايق عزيز. شما هم انشالله سال خوبي داشته باشيد.
زهره مامان بهار
3 اردیبهشت 93 0:49
عزیز دلم امیر محمد کوچولو ... خدا تورو به مامان و بابای مهربونت ببخشه و نگهدارت باشه شیطونیاتم دل آدمو میبره...آخ فدای اون بوس کردنت بشم من....
مامان الهه
پاسخ
ممنون از لطفت خاله. خدا نکنه.